بالابلاگ
محمد سهیمی, این ماله کش بی شرم آخوندها, نزدیک به نیم قرن است که در امریکا زندگی می کند, اما قهرمانانش!! صدام و ملاعمر هستند. او رامسفلد را منفورترین شخصیت تاریخ امریکا می داند. چون در زمان او بود که ملاعمر و صدام توسط امریکائیان به ذباله دان تاریخ فرستاده شدند. او به شکل بیمار گونه ای از مرگ رامسفلد اظهار خوشحالی می کند.
محمد سهیمی بدون این که نامی از صدام و ملاعمر بیاورد رامسفلد را به خاطر جنگ افغانستان و عراق, و نجات مردم افغانستان از دست آدمخورهای طالبان, منفور می خواند. حتما این هم بخشی از برنامه تطهیر کردن طالبان از جانب جمهوری اسلامی است.
او رابرت مک نامارا را هم منفور می داند. مک نامارا در زمان جنگ ویتنام وزیر دفاع امریکا بود و جه خون دلها در مبارزه با کمونیستهایی که نوکران شوروی بودند نخورد.
حتما شوروی هم که قصد جهانی کردن کمونیسم از امریکای لاتین تا افریقا و شرق آسیا را داشت و به کوره آتش جنگ ویتنام می دمید هم جزو قهرمانان او هستند. البته او نامی از کمونیستها و جنایات و تروریسمشان نمی آورد. ولی همچنان مک نامارا را منفور می خواند.
محمد سهیمی هیچ توضیحی نمی دهد و هیچ اشاره ای به صدام و یا ملاعمر و طالبان و جنایاتشان نمی کند. و به نوعی روایت می کند که انگار افغانستان زمان طالبان بهشت بوده و با حکومتی مردمی, که امریکا به آنها حمله کرده است. در صورتی که مینیمم نتیجه حمله امریکا به طالبان و نابودی آنها این بود که دختران دوباره توانستند به مدرسه بروند و اعدامهای و حشیانه طالبان حداقل به شکل دولت پایان یافت.
در عراق هم مردم از دست صدام و جنایاتش نجات یافتند و یک جنایتکار که در جنگی 8 ساله میلیونها ایرانی را کشته یا زخمی کرده یا بی خانمان کرده بود را به سزای اعمالش رساندند. ولی آقای سهیمی کلامی راجع به منفور بودن این جنایتکار تاریخ خاورمیانه نمی گوید اما رامسفلد برای او فردی منفور است.
یکی دیگر از گناهان رامسفلد را از قول محمد سهیمی بخوانید: "و او (رامسفلد) از ۲۰ نوامبر ۱۹۷۵ تا ۲۰ ژانویه ۱۹۷۷ وزیر دفاع بود. پس از انتخاب آقای جیمی کارتر به ریاست جمهوری او به بخش خصوصی پیوست، و ده‌ها میلیون دلار پول دراورد."
طبق این فرمایشات سهیمی پیوستن به بخش خصوصی و ده ها میلیون پول در آوردن یکی از دلایل منفور بودن اوست. در صورتی که بخش خصوصی و پول در آوردن در امریکا بخشی از فرهنگ این مردم است. اگر آقای سهیمی این نمی پسندد پس چرا به کره شمالی, که کمونیست است, و از قماش همان شوروی سابق, و ویتنام دوران هوشی مین, است نمی رود؟ و چرا در جنوب کالیفرنیا جا خوش کرده است و از مزایای آن استفاده می کند ولی قهرمانان امریکا را منفور می داند و به آنها ایراد می گیرد و به شیوه اقتصاد و زندگی امریکا خورده می گیرد که چرا کسی میلیونها دلار در آورده؟ این نشانه تنگ نظری, کوته فکری و حسادت و عقده های سرکوفته یک بیمار است, و نه حتی انتقاد درست و خالی از غرضهای شخصی.
آدمهایی مانند سهیمی برای روانشناسان و جامعه شناسان کیس های خوبی برای مطالعه هستند که شاید ریشه بلاهت و در سمت غلط تاریخ و بشریت بودن را کشف کنند.